فروش برند | داستان برند: نتفلیکس
- تاریخ :
- دسته بندی : فروش برند مقالات / فروش برند آماده مقاله
- بـازدید : 30
- نظـرات : 0
- نـویسنده : javad
داستان برند: نتفلیکس
نتفلیکس در میان بیتوجهی غولهای عرصهی تلویزیون و کانالهای تلویزیونی پرمخاطب به روشهای نوین انتقال اطلاعات و جذب مخاطب رشد کرد و امروز بهعنوان تهدیدی برای تولیدکنندگان سنتی محتوای ویدیویی تبدیل شده است؛ بهطوریکه بسیاری از کانالهای سنتی انتقال محتوا که شناختهشدهترین آنها، کانالهای تلویزیونی هستند، از رشد چشمگیر نتفلیکس اظهار نگرانی میکنند. انقلاب گوشیهای هوشمند که با معرفی آیفون در سال ۲۰۰۷ آغاز شد، روشهای جدیدی برای انتقال محتوا ایجاد کرد. پیشرفت روزافزون گوشیهای هوشمند در کنار افزایش ظرفیت شبکههای ارتباطی باعث شد نتفلیکس مفهوم Video On Demand را با نیازهای روز پرورش دهد و مفهوم جدیدی را بهعنوان سرویس استریم ویدیو ارائه کند.
از تأسیس Pure Software تا Netflix
ویلموت رید هستینگ، مدیرعامل و یکی از بنیانگذاران نتفلیکس است که پیش از آن بهعنوان توسعهدهندهی نرمافزار، شرکتی با نام Pure Software تأسیس کرده بود. هستینگ در ابتدا بهعنوان کارمندی در کمپانی Adaptive Technology مشغول به کار بود. در این کمپانی هستینگ ابزاری برای دیباگ کردن نرمافزار توسعه داد. وی سپس در سال ۱۹۹۱، کمپانی خود را با نام Pure Software تأسیس کرد که نرمافزارهایی برای پیدا کردن باگ و مشکلات نرمافزاری توسعه میداد. رشد چشمگیر Pure Software و نبود تجربهی مدیریتی باعث شد هستینگ از هیئت مدیرهی کمپانی درخواست کند تا فرد دیگری را برای مدیرعاملی و هدایت کمپانی انتخاب کنند. درآمد Pure Software برای چهار سال متوالی شاهد رشد سالیانهی دو برابری بود و همین موضوع در کنار بزرگ شدن کمپانی، هستینگ را به صرافت رها کردن مدیریت انداخت. پس از ادغام Pure Software با Atria، این دو کمپانی در سال ۱۹۹۶ توسط Rational Software تصاحب شدند. هستینگ از فروش کمپانی خود ثروت بسیار زیادی کسب کرد؛ چراکه Rational Software برای تصاحب Pure Atria بیش از ۷۰۰ میلیون دلار پرداخت کرده بود.
آغاز کار نتفلیکس با سرویس اجارهی دیویدی از طریق پست
نتفلیکس با سرمایهی اولیه ۲.۵ میلیون دلاری که توسط هستینگ پرداخت شده بود، کار خود را آغاز کرد. هستینگ و راندولف ابتدا تحقیقاتی در مورد نوارهای VHS انجام دادند؛ اما هزینهی نگهداری بالا در کنار هزینههای پستی زیاد برای ارسال این کاستها باعث شد از این کار منصرف شوند. با توجه به اینکه دستگاههای پخش دیویدی در سال ۱۹۹۷ به بازار آمریکا راه یافته بود، دو بنیانگذار نتفلیکس به سراغ این دیسکها رفتند. هستینگ پس از ارسال بیش از ۲۰۰ بستهی پستی حاوی دیویدی در بستهبندیهای مختلف، بالاخره بستهبندی مطمئنی که امکان ارسال دیویدی بهصورت سالم در آن وجود داشت، پیدا کرد.
هستینگ و رندولف پس از انجام آزمایشهای متعدد و پیشبینی هزینهها، در ۱۴ اکتبر ۱۹۹۸ کار خود را با ۳۰ کارمند و بیش از ۹۲۵ عنوان فیلم آغاز کردند. مدل کسب و کار نتفلیکس که مبتنی بر دیسکهای دیویدی بود، مدرن و آیندهنگرانه بود؛ اما کمبود و قیمت بالای پخشکنندههای دیویدی این کمپانی را با مشکلاتی روبهرو کرده بود. دور اندیشی هستینگ و انتظار چندسالهی وی بعدها نتیجه داد و تعداد مشتریان نتفلیکس افزایش پیدا کرد. نتفلکس در سپتامبر ۱۹۹۹ مدل عضویت با پرداخت هزینهی ماهیانه ۱۶ دلار را معرفی کرد که با عضویت در آن، امکان اجارهی چندین دیویدی در یک ماه وجود داشت. البته کاربر نمیتوانست همزمان چهار دیویدی را بهصورت آنی در اختیار داشته باشد؛ اما محدودیتی برای تعداد دیویدیهایی که در ماه میتوانست در اختیار بگیرد، وجود نداشت.
انقلاب گوشیهای هوشمند، سرآغاز سرویس استریم ویدیویی نتفلیکس
نتفلیکس در فوریه ۲۰۰۷ یک میلیاردمین دیویدی خود را نیز برای کاربرانش فرستاد و اعلام کرد که با ارائهی سرویس Video On Demand از هستهی اصلی کسب و کار خود که همان کرایهی دیویدی بهصورت پستی بود، فاصله میگیرد. نتفلیکس با تغییر سیاست نشان داد که بسیار هوشمندانه عمل میکند؛ چراکه این کمپانی تغییر رفتار کاربران را پیشبینی کرده بود. با معرفی گوشیهای هوشمند و همچنین افزایش دسترسی به اینترنت پرسرعت، نتفلیکس پیشبینی کرده بود که سرویس استریم میتواند موفقیت آیندهی این کمپانی را تضمین کند. بر اساس آمارهای ارائهشده، نرخ کرایهی دیویدیهای نتفلیکس از سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۱ روندی نزولی در پیش گرفته بود.
پس از آنکه نتفلیکس در سال ۲۰۰۷ سرویس استریم خود را عرضه کرد، مجموعههای تلویزیونی و فیلمهای سینمایی که توسط این سرویس ارائه میشد، بسیار محدود بود. اما نتفلیکس در اکتبر ۲۰۰۸ با امضای قراردادی با Starz که یک یک کمپانی رسانهای با داشتن چندین کانال تلویزیونی کابلی و شبکهی توزیع گسترده است، به محتوای ویدیویی گستردهای شامل محصولات سونی و دیزنی دست یافت. قرارداد منعقدشده تنها ۲۰ میلیون دلار ارزش داشت. در سال ۲۰۱۰، نتفلیکس برای استفاده از محصولات پارامونت، لاینزگیت و مترو گلدوین مایر، قرار جدیدی به ارزش یک میلیارد دلار امضا کرد. پس از آنکه نتفلیکس سرویس کرایهی دیویدی خود را از سرویس استریمش جدا کرد، انتقادات زیادی از سوی کاربران به این سرویس وارد شد و از اینرو نتفلیکس پس از آنکه شماری از کاربرانش را از دست داد دوباره تصمیم به ادغام این دو سرویس گرفت. البته نتفلیکس در سال ۲۰۱۲ با ثبت دامنهی DVD.com به آرامی سرویس کرایهی دیویدی خود را به وبسایت جدیدی انتقال داد.
حتوای اختصاصی، از صفر تا ۹۱ کاندید در جوایز اِمی ۲۰۱۷
با افزایش هزینهی گواهی استفاده از محتوای ویدیویی تولیدشده توسط استودیوهای مختلف، نتفلیکس از سال ۲۰۱۱ تصمیم به تولید محتوای اختصاصی خود گرفت. سرمایهگذاری گسترده در این حوزه باعث شده است رقبای سنتی نتفلیکس از افزایش هزینههای تولید محتوا اظهار نگرانی کنند.
از اولین مجموعههای اختصاصی تولیدشده توسط نتفلیکس باید به مجموعهی تلویزیونی خانهی پوشالی (House of Cards) به کارگردانی دیوید فینچر و حضور کوین اسپیسی اشاره کرد که کار تولید آن از سال ۲۰۱۱ آغاز و از فوریه ۲۰۱۳ از طریق سرویس استریم پخش آن آغاز شد. همچنین باید به تولید مجموعههای دیگری نظیر Lilyhammer و تولید فصل چهارم از مجموعهی Arrested Development اشاره کرد که پیش از این توسط فاکس تولید میشد.
با موفقیت مجموعههای اختصاصی نتفلیکس، این کمپانی سرمایهگذاری را افزایش داد که از جملهی آنها باید به همکاری با دریمورکز برای تولید انیمیشن Turbo Fast اشاره کرد. Orange is the New Black از جملهی دیگر مجموعههایی است که موفقیت بزرگی برای نتفلیکس به ارمغان آورده و به گفتهی دستاندرکاران این سرویس استریم، جزو پربینندهترین مجموعههای نتفلیکس است. نتفلیکس در سال ۲۰۱۳ قراردادی نیز با مارول به امضا رساند که براساس آن، این دو کمپانی مجموعهای پنج فصلی براساس داستان ابرقهرمانان مارول تولید خواهند کرد.


