موفقیت در کارآفرینی تابع باورها است که موفق خواهیم شد و شکست نخواهیم خورد. قبل از صحبت درباره‌ی چگونگی موفقیت در کارآفرینی، باید کمی درباره شکست صحبت کنیم. فرض بر این است که شما از اشتباهات خود یاد می‌گیرید. ازقضا، بسیاری از افرادی که موفق‌ترین کسب‌وکارها را ایجاد کرده‌اند، هیچ سابقه‌ای در بازار خود و حتی به‌اصطلاح تجربه‌ای نداشتند. درواقع، به نظر می‌رسد که نادانی آن‌ها نسبت به خطرات بالقوه، به موفقیت منجر شده است. به نظر می‌رسد راه رفتن روی یک سیم بلند، بسیار ساده‌تر است، زیرا فکر نمی‌کنید که در هر طرف احتمال سقوط از ۳۰ متر وجود داشته باشد.
اکثر کارآفرینان می‌خواهند کار درستی را انجام دهند، اما مطمئن نیستند که آیا کاری که انجام می‌دهند به معنای واقعی درست است یا خیر. آیا این کار درست به معنای توجه به نظر مشتری یا تأثیر اجتماعی یا به حداکثر رساندن بازده کسب‌ و کار و یا منافع شخصی است؟  با توجه به مطالعات اخیر در مورد روند بازار، کار درست این است که هیچ‌کدام از این موارد به همدیگر نیاز نداشته باشند.
در حقیقت اگر شما و کسب‌وکارتان یک روند درست را پیش‌گرفته‌اید، چالش مهم این است که این کارهای درست را قابل‌مشاهده کنید و مشتریان و افراد داخل شرکت را متقاعد کنید که همیشه بر اساس ارزش‌های اخلاقی عمل کنند.

۱٫ افراد مهم‌تر از استراتژی هستند

اگر خواهان تمرکز بر یافتن افرادی باشید که بخواهید با آن‌ها بمانید و یا فکر می‌کنید که با استعداد هستند، احتمالاً با یکدیگر به ایده‌های عالی خواهید رسید که به کار شما خواهند آمد. اگر شما با یک ایده شروع کنید و سپس سعی کنید استعداد خود را پیدا کنید، احتمال دارد که از موفقیت باز بمانید.

۲٫ بدانید که مشتریان واقعاً چه می‌خواهند

مدرسه کسب‌وکار اهمیت گوش دادن به مشتریان را آموزش می‌دهد. این در صورتی عالی خواهد بود که بدانید باید به چه چیزی گوش دهید. گاهی اوقات مشتریان نمی‌دانند که به چه چیزی نیاز دارند، اما می‌توانند آنچه را که واقعاً می‌خواهند و یا چیزی که از آن متنفرند، توصیف کنند. به‌عنوان‌مثال، مردم نمی‌خواهند بنزین بخرند، اما می‌خواهند تا ساحل رانندگی کنند. به نقل از هنری فورد: «اگر از مشتریانم پرسیده بودم چه می‌خواهند، اسب‌های سریع‌تر پاسخ آن‌ها بود.». آنچه کسب‌ و کار شما را تحت تأثیر قرار می‌دهد توانایی شما در شناخت نیاز مشتری و نه آنچه آن‌ها می‌خواهند، است.

۳٫ اندازه بازار ملاک است

هنگامی‌که سرمایه‌گذاری‌های خطرپذیر (VC) یا Venture capitalبه هرگونه سرمایه‌گذاری‌ نگاه می‌کنند، سعی می‌کنند تا بازار بالقوه را پیش‌بینی کنند. اگر بازار به‌اندازه کافی بزرگ باشد، حتی نیمی از شرکت‌های مناسب نیز اندازه مناسب و معقولی خواهند داشت. برای رسیدن به موفقیت در کارآفرینی باید بدانید که غلبه بر یک بازار بسیار کوچک ممکن است نیازمند ده برابر تلاش باشد. دریابید که فرصت شما به چه اندازه بزرگ بوده و فکر می‌کنید چه بخشی از بازار، از آن شما خواهد بود.

۴٫ خودتان را به‌جای مشتری قرار دهید

چند بار دیده‌اید که به دلیل قوانین شرکت، کارکنان علیه خواسته‌های شرکت خود عمل می‌کنند؟ سالانه میلیاردها تومان به دلیل عمل کردن کارکنان به قوانین و عدم پیروی از افکار خود از دست می‌رود. برای رسیدن به موفقیت در کارآفرینی باید مدام خود را به‌جای مشتری قرار دهید و به کارکنان خود گوش دهید.

۵٫ بازخورد مشتریان را شخصاً جمع‌آوری کرده و به آن‌ها پاسخ دهید

چنین تعاملاتی نمی‌تواند توسط دیگران فیلتر شود و یا از بین برود. رهبران کسب‌وکارهای بزرگ همیشه زمان کافی برای ارتباط با مشتریان دارند و اهمیت و تأثیر بلندمدت این ارتباطات را به‌خوبی درک می‌کنند.

۶٫ قوانین خود را بر اساس استانداردها تنظیم کنید

انجام کار درست یعنی به‌هیچ‌وجه به یک حد از خوب بودن اکتفا نکنید و یا برای از بین رفتن عذر و بهانه نیاورید. قوانین خود را بر اساس کیفیت محصول، رضایت کارکنان، مسئولیت اجتماعی و خدمات مشتریان تنظیم کنید. اجازه ندهید که تقاضاهای مشتریان روزبه‌روز کاهش بیابد.

۷٫ برای موفقیت در کارآفرینی به دنبال بازده بد نباشید

زمانی که شروع به کار می‌کنید، شما خواهان کسب مشتری هستید، اما مراقب باشید که از هرکسی پول نگیرید. برخی از مشتریان می‌توانند به ضرر کسب‌وکار شما، به‌ویژه بخش خدمات، باشند. اگر مشتری‌های خوش‌حساب داشته باشید اما کارکنان شما را آزار دهند، کارکنان استعفا داده و کسب‌وکار شما از بین خواهد رفت.
برخی از شرکت‌ها با این ادعا زندگی می‌کنند که عدم تمایل آن‌ها برای کار با هرکسی به معنای پرطرفدار بودن است. به بیانی دیگر، ماهانه بیش از یک هزار جست‌وجوی جدید در مورد کسب‌وکار ورودی می‌گیرند. این شرکت‌ها فرصت کار با مشتریانی که بازده سالانه شرکت را چند برابر می‌کنند، فراهم می‌کنند زیرا می‌دانند که به‌محض رد کردن این پیشنهاد و همکاری با شرکت‌های نامناسب، مشتریان خوب ازدست‌رفته و کسب‌وکار آسیب خواهد دید.

۸٫ فرهنگ خود را درک کنید

کسب و کارها مانند خانواده‌ها دارای ارزش و راهی برای بقا هستند. این‌ها اغلب تابع عملکرد رهبر یا ارزش‌های بنیان‌گذار هستند. همان‌طور که رشد می‌کنید، باید مطمئن باشید که افرادی را درگیر خواهید کرد تا این ارزش‌ها را به اشتراک بگذارند. به‌عنوان‌مثال، اگر شرکت شما دارای پشتوانه فرهنگی سرگرم‌کننده است که در آن مردم را قدرتمند می‌کنید و خود را جدی نمی‌گیرید، پس افرادی را استخدام نکنید که خواهان دفتر و منشی باشند. فرهنگ می‌تواند یک شرکت را بسازد یا شکست دهد. اگر نمی‌دانید که فرهنگ شما چیست، بهتر است آن را متوجه شوید. به فرهنگ گوگل مراجعه کنید. فرهنگ گوگل پایه و اساس کسب‌وکار آن است.

۹٫ زمان‌بندی همه‌چیز است

یکی از بزرگ‌ترین دلایل موفقیت در کارآفرینی یا شکست در آن عملکرد زمان است. حضور در موقعیت مناسب در زمان مناسب دارای اهمیت بسیاری است. همه این‌ها به اولین نکته در مورد عدم ترس از شکست اشاره می‌کند؛ در زندگی، زمانی آگاهی پیدا می‌کنید که یک چیزی را امتحان کنید. قبل از پیدایش گوگل، موتورهای جستجوی دیگری نیز وجود داشت. کسی Lycos را به یاد دارد؟ در زمان خود بسیار بزرگ بود. سپس گوگل آمد و بقیه به تاریخ پیوستند. گوگل یک موتور بهتری ایجاد نکرد، اما آن را در زمان مناسب معرفی کرد.

۱۰٫ به رشد فکر کنید

ما همه به این فکر کرده‌ایم که اگر در قرعه‌کشی برنده شویم چه‌کار خواهیم کرد. هنگام شروع کسب ‌و کار، باید به اتفاقی که پس از شروع آن رخ می‌دهد فکر کنید؟ چگونه آن را اندازه‌گیری خواهید کرد؟ چه کسی را فردا استخدام می‌کنید؟ آیا در شهر دیگری نمایندگی باز می‌کنید؟ آیا به کسب‌وکار خود حق رأی خواهید داد؟ اگر در تلاش برای ساختن هواپیما در حین پرواز هستید، هنگام سقوط، شگفت‌زده نشوید.
امروزه جامعه و تمام بازارها به‌سرعت در حال تغییر هستند، بنابراین به‌راحتی می‌توانید ناامید شده و از این چرخه خارج شوید. شما باید نسبت به مسائلی همچون «کیفیت زندگی» برای مشتریان، کارکنان و خودتان حساس باشید و تمرکز کسب‌وکار خود را بر روی پاسخگویی به این موضوع تنظیم کنید.
بدترین فرضیه‌ی ممکن برای رسیدن به موفقیت در کارآفرینی این است که فکر کنید همیشه کار درست را انجام می‌دهید و تمام اعضای تیم اهداف شما را به‌صورت کامل درک کرده‌اند. قبل از این‌که ارزش‌ها را درک کنید، مهم است که از همتایان خود، مشاوران و مربیان چیزهای جدید یاد بگیرید.
آخرین نکته، هرگز نوآوری را متوقف نکنید. اگر دارای فرهنگ درست هستید، مردم شگفت‌انگیز را استخدام کنید و به‌طور مداوم خود را به‌جای مشتری قرار دهید و سپس به‌عنوان  کارآفرینان موفق، شرکتی را ایجاد کنید که مقاومت کند. شرکت‌ها دارای یک انتخاب هستند: یا نوآوری داشته باشند و یا بمیرند. به همین سادگی است.
چقدر طول می‌کشد که شما یک ارزیابی واقعی از فرهنگ کسب‌وکار خود و مدل موردنظرتان داشته باشید؟ آیا کار درست را انجام داده و کلید موفقیت کسب‌وکار خود را پیدا کرده‌اید. این کار بسیار سرگرم‌کننده و رضایت‌بخش‌تر از مبارزه با بحران‌های روزانه است. لطفاً نظرات خود را در این مورد با کاربران ایران مدیر به اشتراک بگذارید.